نشريه شماره  :  (1)  تاريخ : 80/اسفند

http://3pit.tripod.com <<

  3pit MAGAZINE 

سرمقاله

اجتماعي

تاكسي زنان

افغان و مبايل

اخراج كارمندان هوايي

سرگرمي

موسيقي

عكس  شماره

تصاوير سه بعدي

كارت تبريك نوروزي

معما

جكهاي جديد

مصاحبه )طنز(

گوشت كوب دربار

كاري كاتور

داستان دنباله دار

فرهنگ و هنر

نامزدهاي اسكار

نقد يك شاهكار

بيان تلخ واقعيت

تكنولوژي

نسل جديد دي وي دي

تصويب كپي رايت

مسنجر ياهو

آموزش طراحي وب

 

بازگشت به صفحه اول 

 


كمپاني هيولا ها يك اثر به نهايت سرگرم كننده
اگر لازم بود ثابت شود که آثار کارتونی توليد شده به وسيله رايانه آثار هنری درخشانی هستند، آن وقت می شد "کمپانی هيولاها" را مثال زد.

اين کارتون که توسط استوديو "پيکسار"، توليد کننده دو اثر "سرگذشت اسباب بازی ها" و "زندگی حشره"، توليد شده است چه از لحاظ فنی و چه تخيلی اثری نغز است.

و درست مثل همه کارتون های درجه يک کامپيوتری، هم کودکان و هم بزرگسالان را سرگرم می کند.

ماجرای کارتون در "هيولاشهر" دنبال می شود. منبع توليد برق و انرژی در اين شهر جيغ بچه ها است که در مرکزی به نام "کمپانی هيولاها" توليد می شود.

در اين کمپانی، گروهی هيولا هست که جيغ بچه ها را درآورده و آن را برای توليد برق جمع آوری می کنند.


شخصيت پردازی ها بسيار دقيق انجام شده است
اين گروه مثل کارمندان ادارات به هنگام ورود و خروج به کمپانی ساعت می زنند. آن ها از طريق درهای گردان وارد عالم انسانی و اتاق خواب بچه ها می شوند.

آلودگی آدميزاد

در راس اين گروه "جيمز سوليوان" يا "آکا سالی"، يک هيولای پشمالوی عظيم قرار دارد که نقش صدای او را "جان گودمن" بازی می کند.

همکار و بهترين دوست او "مايک وازووسکی" يک موجود عجيب و غريب تک چشم است که "بيلی کريستول" صدای او را اجرا می کند.

اما آن ها علی رغم هيات غول آسای خود، موجوداتی خوشايند با قلبی از سرشار از محبت هستند.

آدميزادگان از ورود به اين عالم ممنوع هستند چون تصور می شود برای سلامتی هيولاها مضر باشند. بنابراين وقتی يک دختر خردسال به اسم "بو" به جای آن که با ديدن "سالی" وحشتزده شود از او خوشش می آيد و او را تا عالم هيولاها دنبال می کند، غوغايی به پا می شود.

درخشندگی اثر

واقعيت وارونه حاکم در قلب کمپانی هيولاها نشانه نبوغ مطلق آفرينندگان آن است. فيلم نامه نويسان با دقت و مزاح فراوان شخصيت هيولاها و سرگذشت آن ها را پرورش داده اند.


ساکنان هيولا شهر، انسان ها را ميکروبی می دانند
اما جزييات به کار رفته در خلاقيت و دستاوردهای فنی در پرورش انواع هيولاهای گوناگون، نهايت درخشندگی اثر است.

و تصور اين که استوديو "پيکسار" چگونه چنين خلايق متنوع و رنگارنگی پديد آورده است انسان را در بهت و حيرت فرو می برد.

کيفيت توليد نقاشی های متحرک به وسيله رايانه نيز به همين اندازه حيرت انگيز است.

کسانی که "شرک" شاهکار استوديو "دريم ورکس" را ديده باشند، ناخواسته اين دو اثر را مقايسه خواهند کرد.

"کمپانی هيولاها" دارای آن طعنه های گزنده "شرک" نيست و تصاوير آن به کارتون های دست ساز نزديک تر است.


شخصيت سازی های سرگرم کننده همه نوع تماشاچی را جلب می کند
تنها نقطه ضعف اين داستان به دختربچه کوچک "بو" مربوط می شود. شباهت او به يک بچه واقعی گذرا است و جيغ های او آزارنده می شود.

اما اين مساله ای جزيی است و احتمالا ارزش عيبجويی ندارد، به ويژه آن که کل فيلم عميقا سرگرم کننده است

 

 

 

 

copyright 2002 (3pit)   Rooznamechi استفاده رسمي از مطالب اين  نشريه  بدون اجازه ممنوع است